سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی ذلت و نکبت یعنی :

 

سگی می گوید :

کنار مطبخ ارباب، آنجا،

بر آن خاک اره های نرم خفتن،

چه لذت بخش و مطبوع است و آنگاه :

عزیزم گفتن و جانم شنفتن

دیگری ادامه می دهد :

- از آن ته مانده های سفره خوردن،

و دیگری :

- و گر آن هم نباشد، استخوانی،

اولی باز :

- چه عمر راحتی، دنیای خوبی،

- چه ارباب عزیز و مهربانی !

و سگی دیگر به یاد می آورد که :

«ولی شلاق.. این دیگر بلایی است»!

(و دیگری دلداری می دهد ) :

- بلی، اما تحمل کرد باید،

درست است اینکه قدری دردناک است،

ولی ارباب رحمش آید،

گذارد- چون فروکش کرد خشمش-

که سر بر کفش و بر پایش گذاریم،

شمارد زخم هامان را و ما، این

محبت را ، غنیمت می شماریم....

 

منبع : کتاب حسین وارث آدم ص 88





برچسب ها : جملات ناب  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 1120
    بازدید دیروز : 56
    کل بازدید : 924691
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/8    ساعت : 8:8 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات